بسمه تعالی
جشنواره بین المللی دعبل خزاعی 1398
۲۰۰ اثر از کشورهای مختلف مانند ایران، مصر، سوریه، لبنان، کویت،عراق، عربستان و بحرین به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که از این میان نزدیک به ۸۰ اثر به مرحله داورینهایی راه یافت .
و در بخش شعر فصیح، سلیمان سلمان و محمد حدیثی از کشور سوریه و فاطمه سهمرانی از لبنان حائز رتبههایاول تا سوم شدند.
در بخش شعر شعبی نیز علی وائلی، محمد بهادلی و محمد جاسم هلیچیرتبههای اول تا سوم را به دست آوردند.
منبع :
خبرگزاری دانشجویان ایران " ایسنا " _ استان خوزستان _ رونمایی از پوستر جشنواره بینالمللی شعر رضوی به زبان عربی دراهواز _ آذر 1398 .
خبرگزاری بین المللی قرآن _ استان خوزستان _ معرفی برگزیدگانجشنواره بین المللی شعر رضوی به زبان عربی _ آذر 1398 .
بسم الله الرحمن الرحیم
فراخوان جشنواره دانشگاهی شعر و مشاعره رضوی
مهر ماه1395-دانشگاه بیرجند
مقدمه
هشتمین اختر آسمان ولایت و امامت، عـالم آل محمّد (ع)، سرچـشمه حیات سرمدی است و همسویـی با معارف توحیدی و شناگری در بحر موّاج دانش بیکران آن امام همام، چشمههای دانش بشر را بر کویر تفتیده و سوزان نفوس خلایق جاری میسازد. همیشه و همواره شاعرانی که شیفته مقام والا و شخصیت نورانی و آسمانی ایشان بودهاند، با بهرهگیری از خوان گسترده معارف الهی و مضامین آیینی و البته انسانساز گفتار و کردار آن امام همام و نیز با عنایت به این فرموده گرانبهای ایشان که مَا قَالَ فِینَا مُؤْمِنٌ شِعْراً یَمْدَحُنَا بِهِ إِلَّا بَنَى اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مَدِینَةً فِی الْجَنَّةِ أَوْسَعَ مِنَ الدُّنْیَا سَبْعَ مَرَّاتٍ یَزُورُهُ فِیهَا كُلُّ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ كُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ» (عیون أخبارالرضا علیهالسلام، ج1، ص7)، به خلق سرودههای ارزشمندی دست زدهاند که همگان میتوانند از آن کسب معرفت نمایند. البته فراهم کردن زمینه بهرهگیری هرچه بهتر و بیشتر، نیازمند برگزاری جشنوارههای ویژه در این حوزه است. دانشگاه بیـرجند با همکاری بنیاد بین المللی امام رضا(ع) و معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در پاسخ به این نیاز آشکار و بهمنظور گسترش و تعمیق فرهنگ ناب رضوی، جشنواره دانشگاهی شعر و مشاعره رضوی دانشگاههای سراسر کشور” را با موضوع، اهداف و شرایط زیر برگزار مینماید:
v ترویج و تعمیق فرهنگ رضوی در جامعه دانشگاهی کشور؛
v گسترش فعالیتهای فرهنگی، هنری و مذهبی مرتبط با سیره معصومین، بویژه امام رضا (ع) در دانشگاهها؛
v آشنایی بیشتر جامعه دانشگاهی با ادبیات آیینی و اشعار مفهومی مرتبط با شخصیت ممتاز، سیره متعالی و معارف آسمانی اهل بیت (ع)؛
v تقویت پیوند ادبیات فارسی با فرهنگ ناب رضوی؛
v کمک به انتشار گستردهتر و مناسب آثار برتر فرهنگی در زمینه معارف امام رضا(ع)؛
v ایجاد شور و نشاط دینی در جامعهی دانشگاهی؛
v ایجاد بستری مناسب جهت کشف و شکوفایی استعداهای ادبی دانشجویان؛
2. کلیات
v جشنواره دانشگاهی شعر و مشاعره رضوی، ویژه دانشگاهیان(استادان، دانشجویان و کارمندان) سراسر کشور است و به فضل الهی دومین دوره آن در دانشگاه بیرجند برگزار میشود.
v علاقهمندان میتوانند در دو بخش شعر و مشاعره شرکت کنند.
v هزینه اسکان و ایاب و ذهاب برگزیدگان نهایی جشنواره(با ارائه بلیت اتوبوس) بر عهده دبیرخانه جشنواره خواهد بود.
v به کلیه نفرات راه یافته به بخش پایانی جشنواره گواهی حضور اهدا خواهد شد.
v حضور برگزیدگان در روز اختتامیه (8 مهر 1395 دانشگاه بیرجند) جهت دریافت جایزه اامی است.
v ثبت نام در جشنواره به منزله قبول تمام شرایط جشنواره است.
v ثبت نام و ارسال آثار فقط به صورت الکترونیکی و از طریق نشانیهای زیر امکان پذیر است:
Email: sher.razavi@birjand.ac.ir
www.sherrazavi-birjand.ir
3.بخش های جشنواره:
3-1. بخش شعر
v دبیرخانه جشنواره، اشعار رضوی را در قالبهای سنتی و نو پذیرش مینماید.
منشور علمی و اخلاقی بخش شعر
v پذیرش آثار فقط از طریق سایت و ایمیل جشنواره انجام میشود.
v آثار ارسالی وماً باید در قالب یک فایل زیپ شده شامل یک نسخه WORD و یک نسخه PDF با قلم B NAZANIN فونت 14 باشد.
v هرشرکت کننده میتواند، در مجموع، حداکثر 5 اثر به جشنواره ارسال کند.
v آثار ارسالی نباید پیش از این چاپ شده باشند.
v حق چاپ آثار در کتاب جشنواره، برای دبیرخانه محفوظ است.
v مسئولیت محتوا و اصالت آثار بر عهده ارسال کنندگان است.
v آثار بر اساس مؤ لفههای محتوایی، زبانی و ادبی مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
v به برگزیدگان هر بخش، علاوه بر تندیس جشنواره و لوح تقدیر، جوایز نفیسی اهدا خواهد شد.
3-2. بخش مشاعره
مشاعره در دو مرحله انجام خواهد شد: 1- مرحله غیر حضوری. 2- مرحله حضوری
v مرحله غیر حضوری مشاعره، به صورت تلفنی یا مجازی انجام خواهد شد، لذا علاوه بر آدرس ایمیل و شماره همراه، اعلام شماره تماس ثابت برای شرکت در مشاعره اامی است.
v مرحله حضوری، در دانشگاه بیرجند برگزار خواهد شد.
v اعلام آمادگی برای شرکت در مشاعره، به صورت ثبت نام در سایت یا تماس تلفنی امکان پذیر است.
v آخرین مهلت اعلام آمادگی و ارسال رزومه برای شرکت در مشاعره، 20/5/1395 است.
نحوه اجرا و ارزیابی مسابقه مشاعره
v مرحله غیر حضوری: در این مرحله، مشاعره آزاد و رضوی انجام خواهد شد. این مرحله از 1 الی 10 شهریور ماه 95 انجام میشود. مسابقه مرحله غیر حضوری، شامل سه بخش مشاعره سرعتی، مشاعره مشروط (کلمه و بیت) و واژه گزینی است.
v مرحله حضوری: در این مرحله، ملاک ارزیابی، اشعار رضوی میباشد. راه یافتگان به این مرحله باید 24 ساعت قبل از برگزاری مراسم اختتامیه خود را به دبیرخانه جشنواره معرفی نمایند.
v مسابقه نهایی، به صورت مشاعره سرعتی با محوریت اشعار رضوی است.
شیوه ارزیابی بخش مشاعره
v داوری بخش مشاعره را سه نفر از متخصصان حوزه شعر و ادبیات، به انتخاب کمیته علمی جشنواره، برعهده خواهند داشت.در پایان، پس از جمعبندی امتیازات داده شده از سوی 3 داور توسط رئیس جلسه و ناظر مسابقه و تایید نهایی داوران، برندهی هر مسابقه مشخص و اعلام میشود.
4. تقویم جشنواره
v آخرین مهلت ثبت نام و ارسال آثار: 1/4/1395 میباشد. شایان ذکر است که دریافت پیامک مبنی بر تایید دریافت اثر، ملاک رسیدن اشعار به دبیرخانه جشنواره است.
v اعلام نتایج نهایی: 20/6/1395.
v برگزاری مرحله نهایی مشاعره: 7/7/95 و 8/7/1395.
v برگزاری اختتامیه: 8/7/1395.
5. بخشهای جنبی
v در روزهای برگزاری جشنواره کارگاههایی با محوریت چیستی ادبیات آیینی، آسیب شناسی ادبیات آیینی، سیر ادبیات آیینی و خوانش و نقد برخی از آثار رسیده برگزار خواهد شد.
v شب شعر آیینی و رضوی نیز در کنار کارگاهها و نشستهای تخصصی، برگزار خواهد شد.
7. نشانی دبیرخانه جشنواره
v بیرجند- انتهای بلوار دانشگاه- پردیس شوکت آباد- معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه بیرجند.
v تلفکس دبیرخانه: 056-32202123
Email: sher.razavi@birjand.ac.ir
www.sherrazavi-birjand.ir
'حسین'فرزند حضرت امام رضا (ع) که بیش از دو سال نداشت، سخت بیمار شد و در قزوین درگذشت؛پس از این اتفاق، فرزند خردسال امام هشتم شیعیان جهان در قزوین به خاک سپرده شد کهبعدها به زیارتگاه شیفتگان اهل بیت علیهم السلام تبدیل شد.
آستانه حضرت شاهزاده حسین در قزوین که مشهورترینو با شکوه ترین اماکن زیارتی و مشاهد متبرک ،و از توجه واعتقاد کامل مردمان ایندیار برخوردار است از کهن ترین مزارات موجود ایران است.
قدیمی ترین کتابی که از ذکراین مزار در آن اشاره شده است کتاب"تاریخ قزوین و فضائلها" تالیف حافظابویعلی خلیل بن عبدالله بن احمد قزوینی در گذشته 446 است.این کتاب اکنون در دستنیست لیکن بیش تر مطالب آن در کتاب "التدوین" با ذکر ماخذ نقل شدهاست.او در تاریخ خود از این مزار و نام ونسب آن یاد میکند.
پس از آن عالم جلیل شیعی شیخ عبدالجلیل رازی درکتاب شریف "النقض"(نگاشته شده پیرامون سال 560 )ضمن سخن از اماکنزیارتی شیعیان آن عهد،پس از ذکر آستانه حضرت فاطمه معصومه در قم و آستانه حضرتعبدالعظیم در ری و یکی دو مورد دیگر می نویسد:و اهل قزوین سنی وشیعه به زیارتابوعبدالله حسین بن الرضا روند.
پس از آن ابوالقاسم عبدالکریم بن محمدبنعبدالکریم رافعی قزوینی متوفی 623 در کتاب مشهور "التدوین فی ذکر اخبارقزوین" در فصل چهارم ذیل سخن از مقابر قزوین ،ضمن شرح و وصف گورستان بزرگآنجا از این مزار یاد کرده و می نویسد:در این گورستان مزار منسوب بهفرزند حضرت علی بن موسی الرضا(ع) است که در خردسالی در گذشته بود.
او همچنین در جایی دیگر از کتاب مذکور (ذیل شرححال حضرت امام رضا علیه السلام می نویسد: مشهور است که حضرت از قزوین عبور فرمودهمی گویند که در سرای داوود بن سلیمان غازی ،که نسخه معروفه(صحیفه الرضا) را از ویروایت می کند-پنهان بوده است. این نسخه را اسحاق بن محمد د محمد بن مهرویه و جزاین دو (از داوود بن سلیمان) روایت کرده اند.خلیل (حافظ) گفت که فرزند وی که درگورستان قزوین مدفون است می گویند دو ساله یا خردسال تر بوده است.حمدالله مستوفیدر نزهت القلوب ذیل سخن از قزوین می نویسد:ودر آنجا مشهد امام زاده حسین پسر امامعلی ابن موسی الرضا (ع) و قبر یکی از صحابه و مزار اولیاء کبار است.او در تاریخگزیده نیز در دو مورد از این آستانه یاد کرده است، یکی در سرگذشت حضرت رضا که مینویسد : رضا را پنج پسر بود ، محمد، جواد و جعفر و ابراهیم و حسین که به قزوینمدفون است و دیگر در بخش مربوط به قنات ها و رودخانه ها و مساجد و معابر قزوین.(فصل پنجم از باب ششم) بدین گونه:گورستان های آن تماما داخل شهر است و بهترین آنبه کثرت و برکت مقبره ایست ،شرقی آن محله ری و غربی آن محله ی ارداق نزدیک رودخانهو شمال آن محله ی شهرستان و جنوبی آن باروی شهر ارداق و در آن مقبره مشهدی است ازآن پسر علی ابن موسی الرضا ، وفات آن پسر در 2 سالگی بوده و گویند حسین نامداشته.در مآخذ دوره ی صفوی از قبیل سراج الانساب ، احمد ابن محمد ابن اعبدالرحمانکیای گیلانی و رساله ی اسدیه ی محمد قاسم مختاری عبید لی سبزواری و زینت المجالسمجد الدین محمد الحسینی مجدی و تذکره ی هفت اقلیم و ضیافت الاخوان آقا رضی قزوینیو کتاب های دیگر در عصر قاجاریه از قبیل حدائق السیاحه حاجی زین العابدین شیروانیو بستان السیاحه همو و جنت النعیم حاجی ملا باقر واعظ کجوری و مرآت البلدان ومنتخب التواریخ حاجی ملا هاشم خراسانی و سفرنامه های اروپائیان مانند سفرنامه یمادام دیو لافوا هم درباره ی این آستانه و مدفون در آن و خصوصییات مربوط دیگر سخنرفته است .
از جمله این که برای حضرت امام رضا یک دختر وپنج پسر به شرح زیر نوشته اند: دختر فاطمه ، پسر1- محمد القانع امام محمد تقی جواد . 2 حسن ،3 جعفر . 4 ابراهیم . 5 حسین .این پنج فرزند به این ترتیب در منابع شیعه و سنیآمده است. (سیر اعلام النبلاء ، ج 9 ، ص 393 ، الفصول المهمه ، ص 264 .نورالابصار،ص 177.کشف الغمه،ج 3،ص .57 .بحار،ج49،ص 221.عوالم،ج22،ص 370.جنات الخلود ،ص 33.تاریخ گزیده ص 215)روی این بیان امامرضا (ع) شش فرزند داشت که پنجمین آنها حسین بوده است و به تصریح بسیاری ازمورخان او همان شاهزاده حسین (ع) مدفون در قزوین است. در طول قرون و اعصار درهر کتابی از قزوین و مزارات آن سخن به میان آمده از شاهزاده حسین (ع) به عنوانفرزند بلافصل امام رضا (ع) سخن رفته است.(جنات الخلود ،ص 90)پژوهشگر معاصر آقایسید حسین مدرسی طباطبایی که از اساتید برجسته دانشگاه های آمریکا می باشند در اینزمینه تحقیق ارزشمندی نموده ودر کتاب های خطی واسناد بجا مانده ازشاهان وشاهزاده گان و دانشوران در هفت قرن گذشته پیرامون آستانه شاهزادهحسین این امامزاده عظیم الشان بررسی کرده و همه آنها را در کتابی ارزشمند به نامبرگی از تاریخ قزوین آورده است که در آن می نویسد:اکثر مورخان و سیرهنویسان که بردن نام همه آنها از حوصله این کتاب خارج است ،امامزاده حسین را فرزندعلی بن موسی الرضا می دانند.براساس دست خط موجود در آستان مقدس امامزاده از حضرتآیت ا لله مرعشی نجفی به تاریخ 22 صفر 1388 هجری قمری برابر با 1346 هجریشمسی، معظم له نیز در خصوص صحت نسب این امامزاده عظیم الشان تاکیدفرموده اند.در لغت نامه دهخدا نیز در باب حرف ش ص 168 به تفضیل در این بابصحبت گردیده است
این حریم کیست کز جوش ملایک روز بار
نیستدر وی پرتو خورشید را راه گذار؟
کیست یا رب شمع این فانوس کز نظاره اش
آ بمی گردد به گرد دیده ها پروانه وار؟
)این شبستان خوابگاهِکیست کز موج صفا
دودِ شمعش می رباید دل چو زلفِ مُشکبار
یا رب این خاک گرامی مغرب خورشیدِ کیست
کز فروغش می شود چشم ملایک اشکبار؟
این مقام کیست کز هر بَیضه قِندیل او
سر بر آرد طایری چون جبرئیل نامدار
کیست یا رب در پس این پرده کز انفاسِ خوش
می بَرَد از چشمها ـ چون بوی پیراهن ـ غبار
این مزار کیست یا رب کز هجوم زایران
غنچه می گردد در او بال ملایک در مطار
جلوه گاه کیست یا رب این زمین مشک خیز
کز شمیمش می خورد خون ناف آهوی تتار
ساکنِ این مهد زرین کیست کز شوقِ لبش
شیر می جوشد ز ْ صبح را بی اختیار
این همایون بقعه یا رب از کدامین سرورست
کز شرافت می زند پهلو به عرش کردگار
سرور دنیا و دین سلطان علی موسی الرضا
آنکه دارد همچو دل در سینه عالم قرار
جدول بحر رسالت کز وجود فایضش
خاک پاک طوس شد از بحر رحمت مایه دار
گوهر بحر ولایت کز ضمیر انورش
هر چه در نه پرده پنهان بود گردید آشکار
آنکه گر اوراق فضلش را به روی هم نهند
چون لباس غنچه گردد چاک این نیلی حصار
آسمان از باغ قدرش غنچه نیلوفری است
یکگل رعناست از گار او لیل و نهار
مهره مومی است در سرپنجه او آسمان
می دهد او را به هر شکلی که می خواهد قرار
حاصل دریا و کان را گر به محتاجی دهد
شق شود از جوش گوهر آسمانها چون انار
می شود گوهر جواهر سرمه در جیب صدف
در دل دریا شکوه او نماید بر مدار
رازِ سرپوشیدگانِ غیب بر صحرا فُتَد
پرده بردارد اگر از روی خورشید اشتهار
آنچه تا روز جزا در پرده شب مختفی است
پیش علم او بود چون روز روشن آشکار
گر سپر از موم باشد در دیار حفظ او
تیغِ خورشید قیامت را کند دندانه دار
بوی گل در غنچه از خجلت حصاری گشته است
تا نسیم خلق او پیچیده در مغز بهار
تیغ او چون سر بر آرد از نیام مشکفام
می شود صبح قیامت از دل شب آشکار
آنکه تیغ کهکشان در قبضه فرمان اوست
چون تواند خصم با او تیغ شد در کارزار؟
تیغ جوهردار او را گو به چشم خود ببین
آنکه گوید برنمی خیزد نهنگ از چشمه سار
چون تواند خصمِ روبه باز با او پنجه زد؟
آنکه شیر پرده را فرمانش آرد در شکار
همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار
شکوه غربت غریبان را ز خاطر بار بست
درغریبی تا اقامت کرد آن کوهِ وقار
زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار
تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند
تا شد از انگور، کام شکّرینش زهربار
وه چه گویم از صفای روضه پرنور او
کز فروغش کور روشن می شود بی اختیار
گوشوار خود به رشوت می دهد عرش برین
تا مگر یابد در او یک لحظه چون قِندیل بار
می توان خواند از صفای کاشی دیوار او
عکس خطّ سرنوشت خلق را شبهای تار
روضه پرنور او را زینتی در کار نیست
پنجه خورشید مستغنی است از نقش و نگار
خیره می شد دیده ها از دیدنش چون آفتاب
گر نمی شد قبه نورانی او زرنگار
می توان دیدن چو روی دلبران از زیر زلف
از محجرهای او خُلد برین را آشکار
همچو اوراق خزان بال ملایک ریخته است
هر کجا پا می نهی در روضه آن شهریار!
می توان رفتن به آسانی به بال قدسیان
از حریم روضه او تا به عرش کردگار
قُُمِ رحمت حبابی چند بیرون داده است
نیست قندیل اینکه می بینی به سقفش بی شمار!
زیر بال قدسیان چون بیضه پنهان گشته است
قبه نورانی آن سرور عرش اقتدار
از مُحجّرهای زرینش که دام رحمت است
می توان آمرزش جاوید را کردن شکار
تا غبار آستانش جلوه گر شد، حوریان
از عبیر خلد افشانند زلف مشکبار
هر شب از گردون ز شوق سجده خاک درش
قدسیان ریزند چون برگ خزان از شاخسار
کشتی نوح است صندوقش که از طوفان غم
هر که در وی دست زد آمد سلامت بر کنار
خادمان صندوق پوشِ مرقدش می ساختند
گر نمی بود اطلس گردون ز انجم داغدار
با کمال بی نیازی مرقد زرین او
می کند با دام سیمین مرغ دلها را شکار
اشک شمع روضه او را ز دست یکدگر
حور و غلمان می رباید از برای گوشوار
نقد می سازد بهشت نسیه را بر زایران
روضه جنت مثالش در دل شبهای تار
می توان خواند از جبین رحل مصحفهای او
رازهای غیب را چون لوح محفوظ آشکار
بس که قرآن در حریم او تلاوت می کنند
صفحه بال ملایک می شود قرآن نگار
هر شب از جوش ملک در روضه پرنور او
شمعها انگشت بردارند بهر زینهار
تا دم صبح از فروغ قبه زرین او
آب می گردد به چشم اختران بی اختیار
هر شبی صد بار از موج صفا در روضه اش
در غلط از صبح افتد زاهد شب زنده دار
حسن خلقش دل نمی بخشید اگر زوّار را
آب می شد از شکوهش زهره ها بی اختیار
اختیار خدمتِ خدامِ این در می کند
هر که می خواهد شود مخدوم اهل روزگار
از صفای جبهه خدام او دلهای شب
می توان کردن تلاوت مُصحف خطِّ غبار
از سر گلدسته اش چون نخل اَیْمَن تا سحر
بر خداجویان شود برق تجلی آشکار
از نوای عندلیبان سر گلدسته اش
قدسیان در وجد و حال آیند ازین نیلی حصار
داغ دارد چلچراغ او درخت طور را
این چنین نخلی ندارد یاد چشم روزگار
از سر دربانی فردوس، رضوان بگذرد
گر بداند می کنندش کفشدارِ این مزار
خضر تردستی که میرابِ زلال زندگی است
می کند سقّایی این آستان را اختیار
می فتد در دست و پای خادمانش آفتاب
تا مگر چون عودسوز آنجا تواند یافت بار
مطلب ین آنجا بر سر هم ریخته است
چون بر آید ناامید از حضرتش امیدوار؟
روز م سر برآرد از گریبانِ بهشت
هر که اینجا طوق بر گردن گذارد بنده وار
می کند با اسب چوب از آتش دوزخ گذر
هر که را تابوت گردانند گِرد این مزار
چشمه کوثر به استقبالش آید روز
هر که را زین آستان بر جبهه بنشیند غبار
از فشار قبر تا روز جزا آسوده است
هر که اینجا از هجوم زایران یابد فشار
می رود فردا سراسر در خیابان بهشت
هر که را امروز افتد در خیابانش گذار
هر که باشد در شمار زایران درگهش
می تواند شد شفیع عالمی روز شمار
آتش دوزخ نمی گردد به گِردش روز
از سر اخلاص هر کس گشت گِرد این مزار
بر جبین هر که باشد سکه اخلاص او
از لحد بیرون خرامد چون زر کامل عیار
می شود همسایه دیوار بر دیوار خلد
در جوار روضه او هر که را باشد مزار
هر که شمع نیم سوزی بُرد با خود زین حریم
ایمن از تاریکی قبرست تا روز شمار
می گذارد هر که در پایین پای او نماز
می دهد بالای سر فردوس جایش را قرار
می گشاید چشم زیر خاک بر روی بهشت
هر که از خاک دَرَش با خود بَرَد یک سرمه وار
بر جبین هر که بنشیند غبارِ درگهش
داخل جنت شود از گرد ره بی انتظار
هر که را چون مهر در پا خار راهش بشکند
سوزن عیسی برون آرد ز پایش نوک خار
آن که باشد یک طوافِ مرقدش هفتاد حج
فکر صائب» چون تواند کرد فضلش را شمار؟
درباره این سایت